شهدا سال 61 -زندگینامه شهید محمد جعفر رحیمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید محمد جعفر رحیمی »
اوایل سال ۱۳۳۶ شمسی، در روستای قلعه عجم کودکی از تبار هابیل به دنیا آمد. نام او را از روی عشق و علاقه به پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) محمدجعفر گذاشتند. محمدجعفر دوران کودکی را با رنج و محرومیت، اما صفا و صمیمیت روستا طی کرد. اگرچه در روستایی محروم بزرگ شد، ولی خانوادهاش آنقدر عزیزش میداشتند که کمبود امکانات بههیچوجه مانع از بروز استعداد درخشانش نشد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه معرفتِ روستای قلعه عجم، از...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید محمد جعفر رحیمی »
اوایل سال ۱۳۳۶ شمسی، در روستای قلعه عجم کودکی از تبار هابیل به دنیا آمد. نام او را از روی عشق و علاقه به پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) محمدجعفر گذاشتند. محمدجعفر دوران کودکی را با رنج و محرومیت، اما صفا و صمیمیت روستا طی کرد. اگرچه در روستایی محروم بزرگ شد، ولی خانوادهاش آنقدر عزیزش میداشتند که کمبود امکانات بههیچوجه مانع از بروز استعداد درخشانش نشد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه معرفتِ روستای قلعه عجم، از...
زندگینامه آزاده فرج الله زارع
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
فرج الله زارع فرزند حسین در سال 1345 در خانوادهای متدین، مذهبی و کشاورز در یکی از روستاهای بخش مرکزی نیریز بنام فخرآباد بدنیا آمد. ولی متأسفانه پس از گذشت دو سال مادرش به رحمت خدا رفت و زندگی را با رنج و مشقت فراوان و درد بی مادری و یتیمی شروع کرد. پس از فوت مادرش خالهاش او را بزرگ کرد. او چهارساله بود که با پدر و برادرانش به روستای عباس آباد مهاجرت کردند. جهت شروع...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
فرج الله زارع فرزند حسین در سال 1345 در خانوادهای متدین، مذهبی و کشاورز در یکی از روستاهای بخش مرکزی نیریز بنام فخرآباد بدنیا آمد. ولی متأسفانه پس از گذشت دو سال مادرش به رحمت خدا رفت و زندگی را با رنج و مشقت فراوان و درد بی مادری و یتیمی شروع کرد. پس از فوت مادرش خالهاش او را بزرگ کرد. او چهارساله بود که با پدر و برادرانش به روستای عباس آباد مهاجرت کردند. جهت شروع...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید مسعود کوهکن
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
مسعود، دومین کبوتر خونین بالی است که آواز زندگی را در یک روز سرد زمستانی ـ ۱۳۴۶/۱۰/۲۰ ـ در نیریز سر داد و بهاری نو را به خانواده متدین و زحمتکش خود به ارمغان آورد. الفبای زندگی را در کانون ساده و بیآلایش، ولی گرم و بامحبت خانواده آموخت. پدرش که مغازهداری امین و متدین بود، از همان کودکی امانتداری و دیانت را به گوش جانش زمزمه کرد و فرزند دلبند خود را بر طریق الهی تربیت کرد....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
مسعود، دومین کبوتر خونین بالی است که آواز زندگی را در یک روز سرد زمستانی ـ ۱۳۴۶/۱۰/۲۰ ـ در نیریز سر داد و بهاری نو را به خانواده متدین و زحمتکش خود به ارمغان آورد. الفبای زندگی را در کانون ساده و بیآلایش، ولی گرم و بامحبت خانواده آموخت. پدرش که مغازهداری امین و متدین بود، از همان کودکی امانتداری و دیانت را به گوش جانش زمزمه کرد و فرزند دلبند خود را بر طریق الهی تربیت کرد....
زندگینامه جانباز احمد صالحی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
احمد صالحی فرزند علی، در تاریخ سی و یکم شهریور ماه سال 1347 در روستای دهچاه بخش پشتکوه از شهرستان نیریز در خانوادهای با ایمان دیده به جهان گشود. وی دوران خردسالی را در محیط آرام خانواده سپری کرد. سپس تحصیلات ابتدائی خود را در دبستان شهید مسعود مسروری ( عسجدی سابق ) دهچاه طی نمود و دوره سه ساله راهنمائی را در مدرسه راهنمائی فارابی دهچاه با موفقیت پشت سر گذاشت. دوران دبیرستان را در شهر شیراز...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
احمد صالحی فرزند علی، در تاریخ سی و یکم شهریور ماه سال 1347 در روستای دهچاه بخش پشتکوه از شهرستان نیریز در خانوادهای با ایمان دیده به جهان گشود. وی دوران خردسالی را در محیط آرام خانواده سپری کرد. سپس تحصیلات ابتدائی خود را در دبستان شهید مسعود مسروری ( عسجدی سابق ) دهچاه طی نمود و دوره سه ساله راهنمائی را در مدرسه راهنمائی فارابی دهچاه با موفقیت پشت سر گذاشت. دوران دبیرستان را در شهر شیراز...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید احمد علیزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
۱۳۴۸/۵/۷ غنچه وجود احمد در روستای مشکان نیریز، میان خانوادهای متدین شکفته شد. با باغبانی پدر مهربان و مادر فداکار رشد و نمو کرد. دوره دبستان را در مدرسه شهید آیت (ششم بهمن) مشکان به اتمام رساند. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه ابوریحان بیرونی گذراند. اولین بار در تاریخ ۱۳۶۳/۲/۳ و سپس در تاریخهای ۱۳۶۳/۳/۲۱ و ۱۳۶۳/۱۰/۱۹ در پی اطاعت از امام و مقتدای خود و دفاع از میهن اسلامی از سوی بسیج سپاه پاسداران به جبهه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
۱۳۴۸/۵/۷ غنچه وجود احمد در روستای مشکان نیریز، میان خانوادهای متدین شکفته شد. با باغبانی پدر مهربان و مادر فداکار رشد و نمو کرد. دوره دبستان را در مدرسه شهید آیت (ششم بهمن) مشکان به اتمام رساند. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه ابوریحان بیرونی گذراند. اولین بار در تاریخ ۱۳۶۳/۲/۳ و سپس در تاریخهای ۱۳۶۳/۳/۲۱ و ۱۳۶۳/۱۰/۱۹ در پی اطاعت از امام و مقتدای خود و دفاع از میهن اسلامی از سوی بسیج سپاه پاسداران به جبهه...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید اسکندر غلام زاده حقیقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آنگاهکه کنار طاقچه اتاق میایستم و رُخ همچو ماه ترا در پشت قاب عکس به تماشا مینشینم، ناگاه دلم میشکند و قطرههای اشک فرصت تماشا را از من میگیرد. در میان موج اشک، شانزدهم اسفند سال ۱۳۴۵ را میبینم که در شهرستان آبادان از راه رسیدی و جمع ما را منور به نور سیمای خود کردی. به یاد میآورم که از همان اوان کودکی تو را با آداب نورانی اسلام و قرآن و محبت به اهلبیت (ع) آشنا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آنگاهکه کنار طاقچه اتاق میایستم و رُخ همچو ماه ترا در پشت قاب عکس به تماشا مینشینم، ناگاه دلم میشکند و قطرههای اشک فرصت تماشا را از من میگیرد. در میان موج اشک، شانزدهم اسفند سال ۱۳۴۵ را میبینم که در شهرستان آبادان از راه رسیدی و جمع ما را منور به نور سیمای خود کردی. به یاد میآورم که از همان اوان کودکی تو را با آداب نورانی اسلام و قرآن و محبت به اهلبیت (ع) آشنا...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید ادهم توکل
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد ادهم توکل »
معشوق به کدامین غمزه مستانه پیمانه او را پر ساخت که جز طریق عشق نپیمود و به دیاری جز کوی دوست پر نکشید. دومین کبوتر خونین بال خانواده متدین و متعهد توکل، در شهرستان نیریز کسی جز ادهم نبود که ۱۳۴۴/۶/۲۰ پا به عرصه حیات گذاشت و دوران کودکی را در دامن پاک مادر و آغوش گرم پدر آغاز کرد. کمکم آماده فراگیری دانش شد و در دبستان فرهنگ دوره ابتدایی را به پایان برد. سپس دوره راهنمایی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد ادهم توکل »
معشوق به کدامین غمزه مستانه پیمانه او را پر ساخت که جز طریق عشق نپیمود و به دیاری جز کوی دوست پر نکشید. دومین کبوتر خونین بال خانواده متدین و متعهد توکل، در شهرستان نیریز کسی جز ادهم نبود که ۱۳۴۴/۶/۲۰ پا به عرصه حیات گذاشت و دوران کودکی را در دامن پاک مادر و آغوش گرم پدر آغاز کرد. کمکم آماده فراگیری دانش شد و در دبستان فرهنگ دوره ابتدایی را به پایان برد. سپس دوره راهنمایی...
زندگینامه جانباز احمد کاغذ دست
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
احمد کاغذ دست فرزند محمد حسن، در تاریخ 20/9/1345 در خانوادهای ساده و مذهبی در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی و دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی و سال اول دبیرستان را در دبیرستان شهید بهشتی به پایان رساند. برای شرکت در جنگ تحمیلی و دفاع از مرزهای کشور اسلامی، درس و مدرسه را رها نموده و تا سال 1365 که شدیدا" مجروح گردید مداوما" در جبههها...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
احمد کاغذ دست فرزند محمد حسن، در تاریخ 20/9/1345 در خانوادهای ساده و مذهبی در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی و دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی و سال اول دبیرستان را در دبیرستان شهید بهشتی به پایان رساند. برای شرکت در جنگ تحمیلی و دفاع از مرزهای کشور اسلامی، درس و مدرسه را رها نموده و تا سال 1365 که شدیدا" مجروح گردید مداوما" در جبههها...
شهدا سال ۶۸ به بعد -زندگینامه شهید غلامرضا نصرتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
باگذشت سالها از جنگ، هنوز در نیریز بهانه برای گریستن فراوان است. لبهایمان به زمزمه مرثیه نشستهاند و پلکهایمان در ریختن اشک، بیقراری میکنند. گریه، اشک و مرثیه برای آنان که در تقویت بنیانهای حکومت اسلامی، وجود نازنینشان ذرهذره سوخت و خاکستر گردید. غلامرضا، پروانهای بود که ۲۵ شهریور سال ۱۳۴۰ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین ترانه زندگی را سرود. دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی و راهنمایی را در مدرسه شهید مصطفی خمینی (فضل نیریزی) سپری...
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
باگذشت سالها از جنگ، هنوز در نیریز بهانه برای گریستن فراوان است. لبهایمان به زمزمه مرثیه نشستهاند و پلکهایمان در ریختن اشک، بیقراری میکنند. گریه، اشک و مرثیه برای آنان که در تقویت بنیانهای حکومت اسلامی، وجود نازنینشان ذرهذره سوخت و خاکستر گردید. غلامرضا، پروانهای بود که ۲۵ شهریور سال ۱۳۴۰ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین ترانه زندگی را سرود. دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی و راهنمایی را در مدرسه شهید مصطفی خمینی (فضل نیریزی) سپری...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید علیرضا شکاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
در این دنیا نگنجیدند و رفتند به روی مرگ خندیدند و رفتند عطر یادت فضای خانه را پرکرده است. هنوز هم برای یادآوری خاطرات گذشته، به اتاقت میرویم و هوایی را استنشاق میکنیم که تو در آن نفس کشیدهای، قدم زدهای و در آن به نماز ایستادهای. علیرضا، چهاردهم دیماه ۱۳۴۷ در نیریز، میان خانوادهای مذهبی و باایمان با طلوعی زیبا، سرمای زمستان را به هوای لطیف بهاری بدل کرد و شادی و شادمانی را به خانه ارمغان آورد. از...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
در این دنیا نگنجیدند و رفتند به روی مرگ خندیدند و رفتند عطر یادت فضای خانه را پرکرده است. هنوز هم برای یادآوری خاطرات گذشته، به اتاقت میرویم و هوایی را استنشاق میکنیم که تو در آن نفس کشیدهای، قدم زدهای و در آن به نماز ایستادهای. علیرضا، چهاردهم دیماه ۱۳۴۷ در نیریز، میان خانوادهای مذهبی و باایمان با طلوعی زیبا، سرمای زمستان را به هوای لطیف بهاری بدل کرد و شادی و شادمانی را به خانه ارمغان آورد. از...
قبلي 1 2
3
4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 بعدي